کشف ۱۰ حقیقت تاریک و ناگفته درباره شرورهای دیزنی مانند کروئلا، مالیفیسنت و فرولو! از الهامگیری از زندگی واقعی تا داستانهای حذفشده، این مقاله شما را شگفتزده خواهد کرد.
از داستانهای اصلی آزاردهنده گرفته تا الهامگیری از شخصیتهای واقعی، شرورهای کلاسیک دیزنی داستانهای ناراحتکنندهای در پسِ خود دارند. در این مطلب با ما همراه شوید تا جنبههای تاریکتر شخصیتهای محبوبی مانند کروئلا دویل، مالیفیسنت و فرولو را بررسی کنیم و داستانهای ترسناکی را فاش کنیم که قرار نبود روی پرده نقرهای به نمایش درآیند. کشف کنید که گاستون چگونه از تجربیات واقعی نویسنده در قرار ملاقات الهام گرفته شده، درباره ارتباطات خانوادگی حذفشده اورسولا اطلاعات کسب کنید و داستان واقعی وحشتناک فرماندار رتکلیف را دریابید. کدام یک از این حقایق ناراحتکننده بیشتر شما را شگفتزده کرد؟ در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید!
۱۰. کروئلا دویل و نقشه بازگشت ناکام در «نجاتدهندگان»
صد و یک سگ خالدار (۱۹۶۱)

دههها قبل از اینکه گلن کلوز و اما استون به کروئلا دویل در اقتباسهای لایو اکشن جان ببخشند، این نماد مد متنفر از سگها تقریباً در یکی دیگر از آثار کلاسیک دیزنی بازمیگشت. کروئلا قرار بود در سال ۱۹۷۷ در نجاتدهندگان (The Rescuers) بازگشتی باشکوه داشته باشد. هنگامی که انیماتورها برای اولین بار شروع به کار بر روی این فیلم کردند، آن را به عنوان بستری برای شخصیت او تصور کردند که قلمرو وحشت او را از سگها به موشها گسترش میداد. اگر تنفر او از سگها به اندازه کافی نبود، این باعث میشد او دشمن تمام موجودات غیرانسانی باشد. سازندگان به جای تلاش برای تکرار موفقیت دوباره، این ایده را کنار گذاشتند و شخصیت شرور جدیدی به نام مادام مدوسا را معرفی کردند.
۹. هیدس، فرمانروای واقعی جهنم در «هرکول»
هرکول (۱۹۹۷)

جیمز وودز در این انیمیشن موزیکال که بر اساس اساطیر یونانی ساخته شده، صداپیشه شخصیت هیدس است. دیزنی، فرمانروای دنیای زیرین را مانند یک فروشنده دست دوم روغنمالیشده به تصویر میکشد. او سریع صحبت میکند و شخصیت منفی فیلم است، اما لزوماً به طور کلی آدم بدی نیست. با این حال، اگر به اسطورهها برگردید، هیدس اصلاً خندهدار نیست. در حالی که برخی از مفسران مدرن استدلال میکنند که شرارت او اغراقآمیز است، اما هنوز هم چیزهای زیادی برای پرداختن وجود دارد. ربودن پرسفونه، اعمال مجازاتهای سخت و فرمانروایی بر ارواح، همه در یک روز کاری برای ارباب مرگ وجود دارد.
۸. گاستون، الهام گرفته از قرار ملاقاتهای نویسنده فیلمنامه
دیو و دلبر (۱۹۹۱)

تا پیش از اینکه بل خود را هدف مردی با خلق و خوی خشن و غرور شکننده ببیند، پرنسسهای دیزنی هرگز با یک شخصیت منفی مرد روبرو نشده بودند. سیندرلا، سفید برفی و امثال آنها توسط زنان مسنی که به جوانی و زیبایی آنها حسادت میکردند، مورد ارعاب قرار میگرفتند. گاستون یک انحراف واقعی از این هنجار بود. لیندا وولورتون، نویسنده فیلمنامه، گفت که برای الهام گرفتن از یک شرور مرد نیازی به جستجوی زیاد نداشته است. گاستون بر اساس مردانی ساخته شده بود که او با آنها قرار ملاقات داشته است. او نشاندهنده دوران جدیدی از شرارت در دیزنی بود. گاستون مردی است که به دنبال تصاحب یک زن جوان است، خواه او را بخواهد یا نخواهد. چیزی بسیار واقعی و واقعاً شوم در مورد او وجود دارد.
۷. اورسولا، خواهر شاه تریتون که از فیلم حذف شد.
پری دریایی کوچولو (۱۹۸۹)

قطعهای از داستان که از فیلم نهایی حذف شد، بعداً برای تکمیل نسخه صحنهای پری دریایی کوچولو دوباره ظاهر شد. در نسخه اصلی سال ۱۹۸۹، اورسولا، جادوگر دریا، به نظر میرسد بدون هیچ پیشینه غمانگیز یا ارتباط مخفیانهای با هدفش، آریل، میتواند یک شرور نمادین باشد. اما اورسولا در واقع به عنوان خواهر شاه تریتون نوشته شده بود که او را به عمه آریل تبدیل میکند. اگرچه این جزئیات هرگز به طور مستقیم در فیلم ظاهر نمیشوند، اما از آن زمان برای سایر رسانهها، از جمله بازسازی لایو اکشن سال ۲۰۲۳، اقتباس شده است. این موضوع یک لایه اضافی از دسیسه را به داستان اضافه میکند و توطئه شرورانه او را شخصیتر و خبیثتر میکند.
۶. مالیفیسنت و الهام از فیلمهای نوآر
زیبای خفته (۱۹۵۹)

او «بانوی همهی شرارتها» است، بنابراین دیزنی میدانست که باید تمام تلاش خود را برای این شخصیت انجام دهد. مالیفیسنت با شاخها، لبههای سخت، شنل بلند و ظرافت شیک خود، تغییری نسبت به تصاویر قبلی جادوگران و ملکههای شیطانی بود. او حتی در شرورانهترین حالت خود نیز فرتوت و پیر نبود. انیماتورها مارک دیویس و ایویند ارل از نوع دیگری از شرورهای سینمایی الهام گرفتند: زن فم فتال فیلم نوآر. آنها عناصر لباس را از تصاویر کلاسیک شیطان و درندگان دنیای طبیعی، مانند خفاشهای خونآشام، گرفتند. این عناصر بعداً برای فیلم لایو اکشن سال ۲۰۱۴، مالیفیسنت، زنده شدند.
۵. ملکه شیطانی و شباهت به جوآن کرافورد
سفید برفی و هفت کوتوله (۱۹۳۷)

عناصر زیادی گرد هم آمدند تا اولین شرور دیزنی را خلق کنند. لوسیل لا ورن، صداپیشه ملکه شیطانی، برای هیولایی کردن صدای خود، دندانهای مصنوعی خود را درآورد. اعتقاد بر این است که ظاهر جذاب و زیبای این شخصیت تا حدی بر اساس ستاره هالیوود معاصر، جوآن کرافورد، ساخته شده است. با توجه به جایگاه افسانهای که کرافورد پس از مرگ به دست آورد، این موضوع یک طنز ناخواسته به داستان میافزاید. سفید برفی دختر ناتنی ملکه است و بگذارید فقط بگوییم که او دقیقاً نسبت به او رفتاری مادرانه ندارد. ادعاهایی که کریستینا، دختر کرافورد، در خاطرات خود با عنوان مادرِ عزیزترین (Mommie Dearest) مطرح کرد، تا سالها بعد فاش نشد. زمانی که این ارتباط را بدانید، داستان را در پرتو جدیدی قرار میدهد.
۴. سرنوشت تاریک گاستون در نسخه اولیه
دیو و دلبر (۱۹۹۱)

نویسندگان مجبور شدند عناصر شخصیت گاستون را تعدیل کنند. به عنوان مثال، یکی از آخرین جملات او از «وقت مردن است» به «بل برای من است» تغییر یافت. در پایان، گاستون از بالای قلعه دیو به مرگ سقوط میکند. با این حال، یک ایده اولیه این بود که او پس از رد شدن توسط بل، خودکشی کند. برخی از طرفداران حتی ادعا میکنند که نسخه دیگری وجود داشت که در آن گاستون از سقوط خود جان سالم به در میبرد، اما توسط گرگها خورده میشود. اگر این موضوع آشنا به نظر میرسد، به این دلیل است که سرنوشت مشابهی سه سال بعد در شیر شاه گریبانگیر اسکار شد. در حال حاضر، پایان واقعی چیزهای بیشتری را به تخیل میسپارد.
۳. نامادری سیندرلا در داستان برادران گریم
سیندرلا (۱۹۵۰)

مانند بسیاری از فیلمهای کلاسیک دیزنی، سیندرلا نیز بر اساس یک افسانه قدیمی ساخته شده است. اگرچه این داستان بارها اقتباس و بازگو شده است، اما نسخه سال ۱۶۹۷ شارل پرو به عنوان الهامبخش اصلی فیلم انیمیشنی سال ۱۹۵۰ ذکر شده است. با این حال، یکی از مشهورترین نسخههای این داستان از برادران گریم آمده است که در آن نامادری بدجنس سیندرلا حتی بدتر است. او دخترانش را متقاعد میکند که قسمتهایی از پاهای خود را قطع کنند تا کفش مناسب آنها شود، به این امید که یکی از آنها بتواند دل شاهزاده را به دست آورد. در این موضوع معنای عمیقتری وجود دارد، اما احتمالاً برای مخاطبان جوان فیلم مناسب نیست.
۲. فرولو و مرگ وحشتناک در رمان «گوژپشت نتردام»
گوژپشت نتردام (۱۹۹۶)

نکته جالب در مورد این اقتباس دست کم گرفته شده از رمان کلاسیک فرانسوی این است که بسیاری از مضامین تاریک داستان را حفظ میکند. با این وجود، فرولو در نوشتههای ویکتور هوگو به نوعی بدتر است. در حالی که آتش جهنم (Hellfire) نگاهی اجمالی به تعصب مذهبی خودآزاردهندهای که به این مرد نیرو میدهد، به ما میدهد، کتاب باعث میشود او را به عنوان یک درنده نفرتانگیز ببینیم. او مردی را از روی حسادت شهوانی نسبت به ازمرالدا چاقو میزند و او را به جرم شهادت دادن به این موضوع به دار میآویزد. اگرچه دیزنی داستان را برای مخاطبان هدف خود پاکسازی میکند، اما هنوز هم به طرز شگفتآوری به وحشتناکی فرولو وفادار است. صدای باشکوه تونی جی آن را پیچیدهتر میکند.
۱. حقایق تاریک جان رتکلیف در تاریخ واقعی
پوکاهونتس (۱۹۹۵)

هر مورخی به شما خواهد گفت که در این فانتزی تاریخی سال ۱۹۹۵، درگیری بین مستعمرهنشینان و بومیان آمریکا تا حد زیادی تعدیل شده است. رابطه واقعی، یا عدم وجود آن، بین پوکاهونتس و جان اسمیت به اندازه کافی پیچیده است. اما شرور داستان، فرماندار جیمزتاون، جان رتکلیف، به شدت دستکاری شده است. رتکلیف ممکن است یک ظالم بوده باشد، اما هرگز مانند پایان پوکاهونتس برای مجازات به انگلیس بازگردانده نشد. در عوض، او در ویرجینیا ماند و بعداً توسط گروهی از مردم پوهاتان اسیر شد. جزئیات اعدام وحشتناک او بیشتر شبیه یک فیلم ترسناک است تا یک فیلم دیزنی.
آیا شرورهای دیزنی بر اساس افراد واقعی ساخته شدند؟
“بله، ملکه شیطانی و کروئلا دویل الهامگرفته از شخصیتهای واقعی هستند.”
چرا برخی داستانهای شرورها در فیلمها حذف شد؟
“برای سازگاری با مخاطب کودک، دیزنی برخی جزئیات تاریک را حذف یا تعدیل کرد.”
“نظر شما درباره تاریکترین شرور دیزنی چیست؟ آیا فکر میکنید این حقایق جدید جذاب هستند؟ در بخش دیدگاهها شرکت کنید!